اینجا ایستگاه آخر است از سالی که نیامده رفت ...

می خوام بهار رو به رفقای خوبم تبریک بگم و بهترین ها رو در سال آتی، برای همه آرزو کنم. من هم مثل اکثر رفقا، می خواستم بهاریه بنویسم تا به سبک خودم "کامی بگیرم از بهار" شاید کلیشه باشه ولی همینه که هست ...

با تو نجوا می کنم، که می دانم مدیر و ناظم و معلم و مبصر مدرسه ای که در هفت روز و هفت شب ساختی، خودت هستی و بس و می دانم به شکر اندرت مزید نعمت است و می دانم هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات یا برعکس، پس بخاطر همه چیز هم شاکرم هم چاکر.

اینجا که ایستاده ام نقطه رویش است، جایی که نگاه لطف خالق، جان بی رمق زمین را با حریر تمنای بهار پیوند زد تا با پرتو خورشید مهربانی، صدای پای زندگی را نقش مهر زند به دل رمیده و سرگشته ی عشاق چشم به راه نور و نرگس و نیلوفر !

زمهریری که در باور زمین، اسطوره شده بود، با کلک شید رب الارباب، رخت بر بست تا خاک خفته از سبوی ساقی و رنگ احساس سیراب شود که فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا... و این همان کیمیای صبر است و امید،  این همان خط سوم است.

دیگر هنگام رها شدن و پرواز آزادی* است با کشکولی از خورشید، از فراز کوه های سر به فلک کشیده سرزمین مادری* تا نیلگون رویایی خلیج فارس ؛ آزاد از هر چه رنگ تعلق پذیرد ... حالا که نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش به حال کلاغک شاد که سه روز مانده به پاییز، خانه به دوش شد از برلین تا بناب* ...

خوب نگاه کنی می بینی از در و دیوار* ساده ی کلبه چوبی* ته باغ شکوفه و شور می بارد و چکاوک هایی که با نغمه های شاد، روی سیم خاردار می رقصند*.

و در این ساعت موعود، در حلول لحظه های سپید ؛ ... دو شاخه مریم، یک شاخه رز سرخ و تنگ بلوری که به جای ماهی، ماه در آن می خرامد، و سفره ای با یک سین  که ترجمان زیبای عشق است ...  سومای مهربانم، من برایش از مشیری می خوانم و او برایم از نسرین بهجتی :

ترا رج به رج بافتم

به شکل ماه..ستاره.. آسمان بی گلایه

ترا با شهد خودت پختم

مربایی که عالمی دانست

طعم عشق ترا دارد

 


این بود حرفی از آن هزاران ... در ته خط سالی که سخت گذشت هرچند من تنها نبودم .

***

 آه مستشار! تو بگو این سین میم دال را کجا بگنجانم؟ بهتر است او را با توپولف، راهی بلاد فرانس کنم.  شهریار هم که فقط بلد است حرف مفت بزند را به دستان باکفایت بلدالملک می سپارم تا او هم کار مضاعفی کرده باشد این شب عیدی ...


پاورقی:

* از برلین تا بناب .... نبضگیر

* پرواز آزادی ..... شکـــــیواه

* کلبه چوبی ..... هــــــرزال

* از در و دیوار .. فمنیستچه

* رقص روی سیم خاردار ... فاطمه اختصاری

* سرزمین مادری ... ولات نیه له کوردوستان خوشه ویست تر


تولد عید شما مبارک