خدای قبل از سپیده

قلبم را برای تو می گشایم

که مرواریدهایش را برداری

و برای فرشته هایت گردنبند درست کنی

تا صدای پرزدنشان

با صدای دانه های مروارید بیامیزد

خدای سپیده دم

قلبم را برای تو می گشایم

که بهارنارنج هایش را برداری

و لای سجاده سپید فرشته های آبی ات بگذاری

تا برای دختران جوان و شمع های پراکنده دعا بخوانند

 

خدای صبح های طلایی و غبارآلود

قلبم را برایت می گشایم

تا صبحانه ای که برای فرشته هایت آماده کردی

در سینی ام بگذاری

تا من طعم صبحانه ام را با آنها شریک باشم...